موضوع مهم قطع شیر
سلام به گلکم..........آسنا جون
الان که دارم این پست رو برات میزارم شما دقیقا ١سال و١١ماه و٢٢
روزته که شما رو از شیر گرفتم.
عزیز من یه هفته ست که تصمیم گرفتم که شما روبه خاطر غذا نخوردن
ووابستگی شدید به شیر شما رو از شیر بگیرم .ولی یکدفعه این کارو
نکردم اول چند روزی صبح به شما شیر ندادم وبرعکس شب به شما
شیرمی دادم این باعث شد که شما روزها عزیز دلم غذا بخوری
وشب شیر بخوری .
فدای مهربونیت بشم که هر لحظه منو بغل میگیری و بوس
میکنی .فدات بشم.این دوروزی که باباعلی به سفر رفته بود تصمیم
گرفتم کلاشما رو از شیر بگیرم چون با وجود دلسوزی بابات نمی
تونستم این کار رو بکنم چون باباجون تاکید داشت که شما دوسال و
دوماه شیر بخوری منم از فرصت استفاده کردم و دخترگلمو سه شبه
که ازشیر گرفتم .
نفس من دیگه بزرگ شدی وتنها شیر برای شما کافی نیست باید
غذا بخوری که زود بزرگ بشی .
خدا رو شکر میکنم که به من قوت ونیروداد که بتونم به دخترم شیر
خودمو بدم و ودرپایان تونستم آسنا جونموبه این راحتی از شیر بگیرم.
آسنا جون خیلی خیلی دوست دارمت